مثنوی همدان

ساخت وبلاگ

مثنوی همدان 

.

مثنوی همدان 

دل عاشق اینک که در بند توست
گرفتار عشق هنرمند توست 

بلندای الوند و تاریخ ماد 
در این خاک زرخیز مانده به یاد 

در این گنج نامه، در این چشمه سار
در این رنج نامه، در این آبشار 

ستوده شده ایزد کردگار
ز شاهنشهان مانده این یادگار 

می آید به گوشم صدای کوروش 
به تاریخ با هیبتی پر خروش 

در این مثنوی هگمتانه شکفت 
ز سرپنجه ی شیر سنگی چه گفت 

کجا رفته سر پنجه ی تیز تو 
چه شد بوسه ی حیرت انگیز تو 

امان از خرافات و صدها امان 
که عشق آمده در دل مردمان 

برو سوی طاهر، دو بیتی بخوان 
که سرچشمه ی عشق بینی در آن 

برو آتش عشق سینا ببین 
دل ماه بشکاف و آنجا ببین 

ستم دیده از دستبرد مغول 
چه شاداب اینک چنان دسته گل 

پر از سیل با اشک اشکانیان 
پر از سکّه با ضرب ساسانیان 

چه شد بعد پیکار تیمورها 
تن زخمی و سوز ناسورها 

نوشتند تاریخ مشروطه خواه 
زمین و زمان، آسمانش گواه 

به یاد آورم باز از روز قدس 
شهیدان جاوید پیروز قدس 

به میدان میشان برو شاد باش 
برو تخت نادر دل آزاد باش 

ز جولان و قاشق تراشان گذشت 
نویسنده ی عاشق سرگذشت 

نوشت از مشاهیر و عین القضات
رسیده به لب تشنه ، آب حیات

به تون و طِوَس شعر من خوب نیست 
بگو می شه شی در دل آشوب نیست 

پچا منتشر شد همین مثنوی 
تو بینی شده مثنوی، معنوی 

بری شی ته این شاعر آذری 
شب افتاده دنبال نام آوری

نِچای ای عزیز دلم دردجار 
وچانی بده تا نگردی دچار 

چه خوش لهجه اکنون که بر دل نشست 
چه گویم که شیرین تر از این خوش است

ز باج و خراجم خوشم بر کماج 
بر انگشت پیچم چه بستی خراج 

پر از فال و سوزن شد این روزگار 
چه نیّت کنی پیش آموزگار

به فال (زمانی ) در انشای عشق 
چه خواهد رسید از تمنای عشق

تیمور زمانی  

۱۳۹۸/۳/۷

ورودی های 71 حقوق شیراز...
ما را در سایت ورودی های 71 حقوق شیراز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : t-zamania بازدید : 261 تاريخ : شنبه 11 خرداد 1398 ساعت: 15:20