مثنوی تبریز
مثنوی تبریز
تو ای سینه ی زخمی سرزمین
تو ای مشت فولاد ابریشمین
تو ای رشک شاهنشهان جهان
تو ای سنگر عشق ستّارخان
تو ای شمسه ی شمس تبریز من
تو دنیای عشق دل انگیز من
ز تو کینه دارند این دشمنان
شکستند در پایت اهریمنان
مزیّن به فرش تو ایران زمین
گرفتی ز دنیا هزار آفرین
تویی نور دیده ، تویی جان پاک
تویی افتخار همین آب و خاک
چنان پهلوان ، ایستاده سهند
ولی دشمنان تو سر در کمند
به لب ،چون عسل ؛ترکی آذری
به هر شیوه ای ماه خوش منظری
در اطراف تو زنده فوج نجات
در اکناف تو عشق و آب حیات
برای همیشه در این روزگار
نگهبان تو ایزد کردگار
تیمور زمانی ۱۳۹۸/۳/۱۰
ورودی های 71 حقوق شیراز...برچسب : نویسنده : t-zamania بازدید : 233