خسرو پهلوان

ساخت وبلاگ
خسرو پهلوان

______________________________________

بعد از فوت مرحوم خسرو پهلوان من هر ڪس رو ڪه اسمش (خسرو)باشه مے گم (خسروپهلوان ) یڪی از اونا موڪلے است ڪه اتفاقا از این لقب خیلے خوشش مے آید .چون ڪارهایے ڪه پهلوان مے ڪرد بعضا اونم با شگردهاے دیگه انجام مے ده.

یڪے از ڪارهاے عجیب پهلوان قصه ے ما جویدن و قورت دادن ڪاغذ پاره اے بود ڪه بلافاصله بعد از قورت دادن ڪاغذ ،یڪ ڪاغذ باریک رولے درازے رو از دهنش بیرون مے آورد ڪه چندین و چند برابر ڪاغذے بود ڪه دیگه تو شڪمش بود .قدرت شڪم رو ببین ڪه ڪاغذ خمیر شده رو به صورت فرآیند پیچیده اے تبدیل به ڪاغذ بازیڪ رولے شده .

حالا این خسرو پهلوان ما  هم ڪه درگیر دادگاهه ،انقده ڪاغذ داره ڪه نگو .مثل ڪاغذ پهلوان مرحوم ،تموم شدنے هم نیست.

ڪار دوم پهلوان ما  ،بستن زنجیر به خود و شڪستن زنجیر بود . در بین جمعیت تماشاچے  ،پهلوان تر از خودے پیدا مے ڪرد و ازش می خواست ڪه زنجیر رو دور بازوهاے پهلوان محڪم تر ببندد . زنجیر ڪلفت مثل مار دور بازوے  پهلوان پیچیده مے شد .بازوهایے ڪه فقط براے ڪار حلال قوے شده بودند . پهلوان زور مے زد ولے زنجیر مگه شڪستنے بود !؟ پهلوان عرق مے ریخت به خدا و پیغمبر(ص)و حضرت علی(ع)التماس مے ڪرد ولے باز زنجیر بازوے قوے تر مے خواست تا بشڪند. لامصب دل نبود ڪه زود بشڪنه و خورد بشه. زنجیر بود و آهن پاره . آخرش مردم رو به ڪمڪ مے طلبید ڪه چند بار بگن(یا الله)ناخواسته درس توحید بود هرچند در این شغل. مردم غصه ے پنهان در دل داشتند ولے خود نمے دانستند .چرا باید پهلوانے نتونه خرج زندگے حلال خانواده شو  تامین ڪنه و از طریق نمایش حلال جوانمردے خرج خودشو در بیاره . چه ڪسے مے تونست واوڪاوے و  روانڪاوے ڪنه این زندگے و این خنده و گریه هاے دل لامصب رو !؟

اڪثرتماشاچے ها بچه ها و نوجوانان بودند . تڪ و توڪ زن و بچه اے هم گوشه اے به تماشا مے ایستادند .ولے مردانے هم بودند ڪه به تماشا مے ایستادند .

خسرو  ،موڪل ما هم از این زنجیرهاے البته سفت ترش رو مے بنده. ڪسے ڪه دادگاه بره براے مطالبه حق ،مگه مے تونه این ڪلاف سر در گم رو از سر خودش وا ڪنه. چقدر باید پول خرج ڪنه !؟چقدر باید به این و اون التماس ڪنه ڪه ڪارشو راه بندازن.الڪے اطاله دادرسے نشه!؟حقشو نخورن!؟این زنجیر از زنجیر خسرو پهلوان سخت تره باز ڪردنش. شایدم اون سخت تر بوده.خدا مے دونه

ڪار دیگر پهلوان ما ،این بود ڪه پهلوان  یڪ شمشیر و یڪ خنجر نوڪ تیز داشت . دسته ے شمشیر رو به دهن مے گرفت و  نوڪ  خنجر رو  مے زاشت نوڪ شمشیر و بیچاره پهلوان چقدر باید زیر نور شدید آفتاب چشماش ڪور مے شد و گردنش ڪج مے موند تا حداقل یڪ دقیقه ے ڪمتر تعادل رو حفظ ڪنه تا خنجر نیفته از نوڪ شمشیر و نره تو چشم و صورتش .

این قسمت با ڪف زدن و تشویق مردم تموم مے شد .ولے ڪار پهلوان در انتها خیلی سخت بود .دهنش رو باز مے ڪرد و شمشیر رو زمین مے انداخت و خنجر رو مے گرفت تو هوا ڪه به سر و صورتش فرو نره.

اینو دیگه با اون خسرو جدید و ڪارهاے دادگاه نمے شه تشبیه ڪرد .چون واقعا منحصر به فرده . شایدم بشه اینطورے تشبیه ڪرد ڪه خسرو جدید براے اسناد و مدارڪش استدلال بتراشه ‌ڪه حق بودنش رو به حق گرفتنش ڪه مسیر طولانے است برسونه .ولے بازم من عقلم قد نمے ده .ڪار خسرو پهلوان قبلے از اینا سخت تر بوده .

پهلوان هر از گاهے ڪاسه شو مے چرخوند و تماشاچے ها  پنج زار و یه تومن دو تومنے مے انداختند تو ڪاسه ے حلال پهلوان .شاید معیشتش تامین مے شد .

نمایش دیگه ،آفتابه ے فلزے واژگون بر روے زمین بود ڪه هیچ آبے از  داخلش به زمین نمے  ریخت . آفتابه تعجب بچه ها رو بیشتر جلب مے ڪرد ڪه پهلوان چه مے خواهد بڪند با آفتابه ے واژگون.آیا مے شه بر قانون جاذبه غلبه ڪرد!؟ این تعجب ،تماشاچے رو تا آخر نگه مے داشت . بعدش پهلوان نوجوانے رو از داخل جمعیت مے ڪشید بیرون البته با خواهش.نوجوان هم روش نمے شد بگه نمے آم.بعد دست و بازوے نوجوان مے شد دسته تلمبه.پهلوان دست نوجوان رو حرڪت مے داد مثل دسته ے تلمبه و آفتابه رو مے گرفت پاین تر از ڪمر نوجوان و شر شر آب آفتابه از لوله ے نازڪش مے ریخت . خنده ے بچه ها با ڪف زدنهاے متوالے و پے در پے در هم مے آمیخت .

تصویرے ڪه پهلوان دو تا وزنه به دست گرفته و نمایش مے ده مربوط به دوران جوانے پهلوان است.موهاے فرفرے و بازوهاے ستبر زینت جوانے پهلوان است و مربوط به قبل از انقلاب. اون چهره رو من ندیدم .ولے تصویرے ڪه از پهلوان در ذهن من نقش بسته ،سر ڪچل ،صاف صاف مثل ڪف دست و صداے گرفته در ذهن من نقش بسته بود . گاهے پهلوان با بلندگوے دستے ڪه با باطرے شارژ مے شد به گوش مخاطبین مے رسوند .

معرڪه پهلوون در میدانگاه ڪوچڪ یا وسط میدانے ڪه مے شد لااقل صد نفر به تماشا بایستند برگزار مے شد .گاهے هم در بازارهاے هفتگے نقده یا اطراف.

یواش یواش  دیگه ،زنجیر شڪستنے نشد.دیگه توان نگه داشتن خنجر بر  نوڪ

+ نوشته شده در پنجشنبه چهارم خرداد ۱۳۹۶ساعت 0:21 توسط تیمور زماني |
ورودی های 71 حقوق شیراز...
ما را در سایت ورودی های 71 حقوق شیراز دنبال می کنید

برچسب : خسرو,پهلوان, نویسنده : t-zamania بازدید : 257 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 16:01