چرا شکایت شما تمام هم نمیشود
کسی به عشق و صلح و داد ملتزم نمیشود
همه همیشه شاکی و پر ادعا و حق طلب
کسی به جرمی این زمانه متهم نمیشود
بسا وکیل شاعری در ازدحام دادگاه
که دست دوستی فشرده محترم نمیشود
اگر هزار بار هم ز شعر تازه دم زنی
دو صد ترانه مثل چای تازه دم نمیشود
رها کن این محاکمه , بدو به سمت عاشقی
که هیچ محفلی شبیه داخل حرم نمیشود
تمام شد بهار عمر و در خزان زندگی
لطافتی چو لطف صاحب کرم نمیشود
ببخش و عفو کن مرا, همه امید من تویی
اگر نبخش این فقیر , محتشم نمیشود
به حق صاحب الزمان(عج), (زمانی) از درت مران
که زیر پرچم امام اسیر غم نمیشود
تیمور زمانی
١٤٠٢/١٠/١٧
برچسب : نویسنده : t-zamania بازدید : 33