معادل سازی سهم و بار و هکتار

ریاست محترم دادگاه تجدید نظر استان آذربایجان غربی

با سلام احتراماً اینجانب(تیمور زمانی) به وکالت از تجدیدنظرخواه ها در پرونده کلاسه فوق الذکر مراتب تجدیدنظرخواهی خود را نسبت به دادنامه مذکور معروض داشته و مستدعی نقض دادنامه و صدور حکم برائت موکلین می باشم .

تجدیدنظرخواندگان به شرحی که خواهد آمد در املاک موضوع پرونده هیچ حقی ندارند و دلایل متقن و مبرهن و غیرقابل خدشه به شرح ذیل که در پرونده امر موجود است بیانگر همین مطلب است و نسبت به حکم صادره از شعبه ٦ تجدید نظر نیز از طریق ماده ۴۷۷ ق.ا.د.ک اقدام شده است.

دلایل فوق الذکر و قطعی و یقینی به شرح ذیل است:

١- مورث شکات برابر سند اصلاحات ارضی شماره ١٣٥٧/٠٨/١٤ دفترخانه شماره ۱۰ نقده به نامهای (سعید و احمد حسینی مقدم)دارای١٢سهم هستند که هر١/٥ سهم معادل یک هکتار است که نتیجتا١٢ سهم معادل٨هکتار می باشد.

٢-برابر گواهی مندرج در برگ ١٥٦ پرونده تجدیدنظرخواندگان بیش از ۸ هکتار به(زمین شهری وقت) (مسکن و شهرسازی) یعنی بیش از مقدار مالکیت خود واگذار کرده‌اند.

٣-در اثبات اینکه (یک و نیم) سهم معادل( یک هکتار آبی) است, پاسخ های کتبی اداره جهاد کشاورزی به شرح برگهای ١٥٩ الی١٦٢ و همچنین برگهای٣٥و٣٦و١١٣و١٧٥و١٧٧و١٥٧ مضبوط و مندرج در پرونده است و فقط در برگ ۱۶۸ پرونده بر خلاف آنهمه پاسخهای کتبی که جهاد کشاورزی برای همه اعلام نموده است ١/٥ سهم معادل یک هکتار آبی است , برای آقایان (تجدیدنظرخواندگان)اعلام کرده است که (یک سهم) معادل (یک هکتار آبی) است که این امر ذاتا تخلف و پاسخ غیر قانونی می باشد.

۴-بنابراین هنگامی که ١/٥سهم معادل ١هکتار باشد و در سند اصلاحات ارضی مورثین شکات ١٢سهم درج شده باشد , مالکیت آنها معادل ۸ هکتار بوده که آن هم برابر برگ ١٥٦ پرونده به دولت واگذار کرده اند و هیچ حقی نسبت به املاک موضوع پرونده نداشته و ندارند.

٥- در مورد نحوه معادلسازی(سهم) به (هکتار) نیز مطالب دقیقی در لایحه تقدیمی به شرح برگهای ۹۷ و ۹۸ پرونده به عرض رسیده است.

٦-در مورد(سهم)و(بار)و(هکتار)مختصراً به عرض می رسانم:
برای کشت گندم برای اراضی آبی مقدار (١٥پوط) معادل ۱۶ کیلوگرم امروزی بذر گندم استفاده می‌شد و ١/٥ بار برای یک هکتار بوده و گونی های آن زمان از نخ حاصل از پشم گوسفند تهیه می کردند و ظرفیت و حجم هرگونی اصطلاحا (بار)محلی همان پوط بوده و برای یک هکتار آبی حداقل ١٥ پوط یا ١/٥بار محلی بذر گندم نیاز بوده و بر اساس آن١/٥سهم آبی معادل یک هکتار معادل سازی شده است.

٧-مدارک مالکیت مورث موکلین

مورث موکلین به نام مرحوم(علی بیرکانی)دارای سند رسمی به شرح برگهای ١٦٨الی١٧٠ بوده و در بند ۱۱ صورتجلسه مستثنیات در برگ ۱۶۷ اسم وی درج شده است و و حتی محل را مورث تجدیدنظرخواندگان به شرح برگ١٦٦ پرونده اجاره کرده بودند و
و در برگ ۱۶۴ و در سطر٣ در برگ ۱۵۳ پرونده در پاسخ واصله از اداره ثبت محل اسم مورث موکلین بنام(علی)درج شده است.

٨- در لایحه به شرح برگهای ۹۷ و ۹۸ پرونده به گزارش کارشناسی ٥نفره در کلاسه٩٨١٣٣٨ش١ح کارشناسان در برگ٤ گزارش کارشناسی اعلام کرده اند که اراضی مشاعی شکات قابلیت جانمایی ندارد و در برگ٣ هم به واگذاری پلاک های ۱۱۷ ۱۳۴ و ١٣٧ به (زمین شهری)( همان مفاد برگ ١٥٦ همین پرونده) اشاره کرده‌اند و حتی در بند ۵ گزارش نیز به نام شماره١٣٩٥/٠٧/٢٨جهاد کشاورزی اشاره کرده اند که ١/٥سهم معادل ١ هکتار می باشد.
نتیجتا:
اولاً : مورث موکلین مالک اراضی موضوع پرونده بوده است و بر اساس صفحات ۱۶۷ و ۱۵۳ همین پرونده خود را مالک می دانستند و مالک می دانند و هیچگونه سوء نیتی نداشته‌اند.
ثانیاً :معاوضه موکلین شکایت موضوع پرونده کلاسه٩٨١٣٣٨ش١ح وقبل از صدور حکم قطعی در آن پرونده بوده است. حتی با وجود صدور احکام حقوقی کلاسه مذکور هنوز دلایل قطعی و مبرهن وجود دارد که مورث موکلین مالک بوده است و با تخلفات انجام شده در کلاسه مذکور از سوی کارشناسان در بی توجهی به (نحوه معادل سازی سهم و بار و هکتار) احکام پرونده صادر شده است.
حتی اگر قضات محترم به نحوه معادل سازی توجه می کردند بدون نیاز به کارشناسی دقیقا معلوم بود که تجدید نظر خواندگان با واگذاری اراضی خود به شرحی که ذکر شد در ما نحن فیه هیچ ملکی ندارند.

ثالثا :با توجه به اینهمه دلیل منطقی و فنی و قانونی, آیا می توان (فقد سوء نیت) را نادیده گرفت ؟؟
لذا با توجه به مراتب فوق به علت(عدم تشکیل پدیده مجرمانه) مستدعی صدور حکم برائت موکلین می باشم.

بااحترام: تیمور زمانی
به وکالت از تجدید نظرخواه ها